شلوار دیزلی که تازه خریدم رو دیدی؟ اند حاله ها
تی شرتش هم گرفتم ، می گفت 34 تومن ،نهایتا سی تومن بهش دادم
یه کت از ها...خریدم ،شونصد هزار تومن ،آخه مارک یو کی داره
میگن دوخت تورکه و اصله
کیف اگه میخای بخری پاشو یه سری بریم ولی عصر بالای ونک برج های ...
آخه ندیدی که ،کیف هاش همش خارجیه
سرتاپاش خارجکی روش نوشته
اصلا کسی هم متوجه نمی شه چی روش نوشته شده
.................................
...................................
چند تا سوال : تا کنون چقد بفکر این بودید که مانکن نشید؟
یه شغل خوب و پر درآمد واستون سراغ دارم ، کارش مانکن بودنه ! قبول می کنی؟
تو فصل سرما کافیست پشت کاپشن خویش را نگاهی انداخته و در گرما تی شرت خود را ورانداز کنید
چند تا نوشته بزرگ و نامفهوم به زبان های غیر مادری شما بر روی ان نوشته شده است؟
احساس غرور می کنی لابد وقتی می بینی نوشته اش خوش خط و بزرگ و با حالت قدرتمندی نگاشته شده است
شما حاضرید برای رضای خدا یه دونه بج سینه "یا علی " نه بگیم یه دونه بج " ایران زنده باد " به سینتون بزنید؟
ازین که نوشته اش فارسی باشه ،چندشتون نمی شه؟
اگه حالا همین بج به زبان شریف انگلیسی باشه چی؟
.................................
مترو ، 14 بهمن ماه هزار و 300 و هشتاد و 6 ه.ش
حرکت از بهارستان به امام خمینی >> به سمت ترمینال جنوب
تعداد مسافر در هر دو دقیقه : متوسط 10.000 نفر
روبروی من یه صندلی جاشو با یه دونه جوون خوشتیپ ایرونی پر کرده
از بالا شروع می کنیم :
کلاه : کلاهی با مدلی فرانسوی ، نوشته ای در سردر آن جلب توجه می نماید
مو : مدل سیخ سیخی ، در هوا پریشان است
ابرو : زیر خالی شده و گود برداری شده است
صورت : ته ریشی نازی جهت مسمی نمودن صورت موج می زند ، این روز ها مد است
گردن : گردنبندی از جنس نسبتا ارزشمند تیتانیوم ? عکس کله یه برادر افریقایی ( احتمالا از اقوام فوت شده ایشان باشد و برای یادبود نگه داشته اند )
پیراهن : مدلش برایم تازگی داشت ؛ در هیچ دولت عرب و عجمی رویت نشده بود
روی پیراهن تمام خطوطی دلنشین از فرهنگ لغات زبان خارجکی انگلیسی نگاشته شده بود
کاپشن : قسمت های از آن در اثر دعوا پاره و ریش ریش شده بود ، دور گردنی زیبا و پشمالو همچون کاپشن بانوان مکرمه ..
کیف : کاملا انگلیسی ? از سر و برش تماما می توان یک دوره زبان فرانسه و انگلیسی را از بر نمود و در امتحانات تافل شرکت کرد
هر چه به سر و بالا و کج و کنار و بعد سوم و دیگر ابعاد نگریستم = چیزی متوجه نشدم از مفاهیم عالیه ای که بر آن نقشه بسته بود
تنهای چیزی که چشم را می نواخت : U.S.AMRKY بود که دلها را روانه لس آن جلس می نمود
شلوار : جنس جین ، مدل حوالی سال های 50 و هفت که تازگی ها شاه رفته و انقلاب شده بود با کمی فرق ، رنگش مدل شلوار بسیجی های جبهه شده شود و اندکی هم بر اثر ترکش های وارده جرآلود گشته بود و ایشان نیز وقت مداوا و ترمیم و رفو نداشتند
البته قسمتی نیز رفو کاری ضایعی شده بود ،آنهم با پارچه ای با رنگی متضاد و تابلو و در انتها نیز قید شده بود DISEL
کفش : چند مارک گنده و نهایتا شبیه همون کفش های ته سبز دوران جوانی خودمان که پیرمردها می پوشیدند ? به یاد دارم ان دوران هر جفتی میدادند 400 تومان ولی امروز این مدل جدیدش را کمتر از 40 تومن نمی دهند ?تومن دیروز تا امروز توفیر کرده شکر خدا
پاشنه کفش نیز کلی بالا امده بود و تا دلتان بخواهد و بطلبد بند داشت این کفش گرام
خب وقت تمام شد ...........
مترو به امام خمینی رسیده است و مسافر خوش تیپ ما راهی صادقیه و پونک است به گمانم
.................اما مسیر ما به سمت ترمینال جنوب کج می شود و این بار نیز خواهری را برای شما ..........
....................................................... .........................................................................
به جای نق زدن راه حل چیست؟
اول : خطی داریم بنام نس تع لیق
خودمان سعی می کنیم کمتر ازش استفاده کنیم ? اگر اشتباه می کنم به خطمان نظری بیفکنیم
دوم : اصالتی داریم ریشه در خاک داشته و بر خواسته از هفت هزار سال به روایتی قدمت در تاریخ
سیم : علمی داشته ایم و صدر نشینی بوده ایم که همه و همه یک صده است که عقب رانده شده ایم
چهارم : سلیقه هامان حرف ندارد ?دنیایی بر روی انگشتان ایرانی مسلک می چرخد ، چه در سیاست چه در عبادت و فرهنگ (البته - صهیونیست
پنجم : خلاقیت در ظرفیت ضربدر می کنیم = نو آوری
ازین به بعد بجای فروش کلاه امریکایی با پرچم اونوری ==>> پرچم خودمون رو کلاه می کنیم
کیف با پرچم ایرانی و نوشته های نستعلیق
کفش با مارک ایرانی
باید نماد سازی کرد و ازین همه فرهنگ المان ساخت
باید رفت سراغ هنر و فرهنگ را با ان گره زد و برای فرداها ساخت
ما ساختن را شروع کرده ایم اما دست تنهاییم
به کمک ما بیایید یا ما نیز به کمک شما بشتابیم و با هم ما شویم
یا حق
..................................... ...... ............. ............ ..................... ............................ ..................................................
اینم اولین یادداشتی که بر نوشته بنده وارد گشت (قرار نیست بنویسم که کسی بخواند و این از لطف وعدم اطلاع دوستان مدیر سرویس بود)
خوشحالم از اینکه اولین کسی هستم که برای این نوشته جالب و پر معنا اولین نظر رو میده
خیلی نوشته جالبی بود ما مثلا میخوایم از غربی ها تقلید کنیم و مدل اونا لباس بپوشیم نمیدونم چرا ...نمیدونم چرا ما هیچ وقت دوست نداشتیم ما مدل بشیم برا کشورا و فرهنگ های دیگه که اونا از ما تقلید کنن
در یکی از وبلاگ دوستان که ادرسشو یادم رفته خوندم که در غرب هر مدل مو یا طرز لباس پوشیدن مخصوص به گروها یا افراد مشخصی میشه که میتونیم از طرز قیافش بفهمیم که چه ادمیه
مثلا در کانادا موی سیخ یا همون فشن مخصوص همجنس باز های کانادایی هستش و این در تمام اروپا همینطوره
یا مثلا شلواری که سر زانوهاشون پاره است مخصوص گروه هایی هستش که انها با دولت مخالفن خیلی برام جالب بود تا حالا به گوشم نخورده بود یا اصلا همچین چیزی نخونده بودم
من با تو ام ای دوست خوب و من هم مثل تو اجناس و پوشاک ایرانی میخرم من هم دوست دارم روی پیراهنم زیبا نوشته شده باشه زنده باد ایران من
خسته نباشی تبریک برا منتخب شدن نوشتتون
همین