صفار پدر و صفار پسر
یکی تو یه جای کوچیک تر
یکی هم یه نموره بزرگتر
یکی بنام پدر
و دیگر هست پس
ر
صفار پدر
صفار پسر
یاد ..پدر و پسر میفته
وقتی آدم میبینه بر اثر خدمت گذاری مخلصانه و پشتکار بسیجی وارانه ،یه آقا پسر فعال که احیانا هم باباش وزیره و کسی خبر دار نیست و این انتخاب هم بر اساس شایسته سالاری صورت گرفته میشه رییس بسیج
جایی مثله دانشگاه تهران
پدر کو ندارد نشان از پسر پسر هر چه دارد از ارث پدر باشدش
پدر وقت کرده و داره تو یه جا بنام وزارت خونه با وزانت خاص خویش به آبادانی و خدمت رسانی می پردازه
و پسر در حین گذراندن دوره کار آموزی در یک مکان کوچک تر و آماده سازی برای به ارث بردن میراث پدر
پدر اهل ادب است و هنر ،توانای بر سخن است و آشنای بر ملل
کسی را یارای بحث با او نبود و لیکن نمی دانم چرا در کردارش چنین نباشد که یارای بیش از او بسیار موجود و بهتر ز او فراوان ، کاری که کند بعضا نه ته دارد و نه رو
چنان که دول قبل بر عرصه فرهنگ تاختند نیز نتواند و هی بگوید و هی نکند
گزارش دهد به این مردم ایران زمین ،ولیکن به چندی راست باشد و صدق امین ! من ضمانت نمی دهم هیچ
بلکه به گوش های خویش و دیدگان نیز بدیدم که چیزی بغیر از حقیقت بیان میداشت که توریه هم نشاید نامش
شما بگویید آن چه که نه راست باشد و نه توریه ،اسمش همان کذب و بعضا العیاذ بالله دروغ نمی باشدش
به مردم شریف و ملت متعهد ایران زمین شهید پرور نشاید دروغ گفتن که خدای ایشان را دوست میدارد و دروغ گویان را دشمن
پدر ندارد دور و بری ،همش هستند رییس وی و بعضا هم نوکری
هشت وزیر و یک معاون
یکی ساز غرب میزند و دیگری همت رفتن به جبهه و بسیج
یکی اهل تهجد است و دیگری بپاید که خط اتوی کتش خراب نگردد
راستی ،گیر نیست ولی حسن هم نیست بر وزیر کشور اسلامی آنهم وزیر ارشادش که به اسلام منتسب بود
کتش تماما چرا باید ز مدل انگلیسی و ایتالی بباشد
مگر غرب نه همین است؟