آزادمردی در عمل
توبه حر، رمز حیات طیبه
ولی زمین و زمان در مقیاس کونین ، چه می شود که ندا بر می آورد و استغاثه می نماید
قال الراوی : ثم صاح الحسین (علیه السلام) : اما من مغیث یغیثنا لوجه الله ،اما من ذاب بذب عن حرم رسول الله*
مخلوقات نا لایق با بطونی پر شده از حرام ،مگر می توانند صدای حق را بشنوند؟ مگر می شود در ایشان تاثیری بگذراد و لو صدای حق باشد
قال : فاذا الحر بن یزید الریاحی قد اقبل الی عمر بن سعد ،فقال له : امقاتل انت هذا الرجل؟
کسی هم که شنید ،یک نفر از آن جماعت بیش ز سی هزار نفر نبود!
مشتبه نشود بر ما هم که ما نیز حر شویم و به شهادت نایل
حر ادب نمود و ادب سر الله الاکبر است و عالمی که محضر خداست را نباید در آن بغیر ادب رفتار نمود و این رمز حیات طیبه است
مودب به هنگامه علم یافتن به سرعت ادب را در عمل تسری می دهد و عملش تابع ادبش می گردد
فقال : ای والله قتالا ایسره ان تطیر الرووس و تطیح الایدی...
پس حر خبث طینت امرای خویش را درک نمود و عقلش طاقتش را برید
فقال (الحر) : انی والله اخیر نفسی بین الجنه و النار ،فوالله لا اختار علی الجنه شیئا و لو قطعت و احرقت
در دوزخی بینابین نار و بهشت گیر نکرد بلکه فقط مشاهده نمود چون او در زمره مودبین است و ایشان را تردیدی نیست
ثم ضرب فرصه قاصدا الی الحسین علی السلام و یده علی راسه و هو : یقول اللهم انی تبت الیک فتب علی ،فقد ارعبت قلوب اولیائک و اولاد نبیک
. قال للحسین علیه السلام : جعلت فداک انا صاحبک الذی حبسک عن الرجوع و جعجع بک والله ما ظننت ان القوم یبلغون بک ما اری ،انا تایب الی الله، فهلتری لی من توبه؟
خویش را در راه مستقیم رها نمود و عذرش را از ولی خویش طلب می نماید
ولی نماینده تام الاختیار حضرت حق بر زمین است و او بپذیرد خدایش نیز پذیرفته است
فقال الحسین علیه السلام : نعم ،بتوب الله علیک فانزل
او را به بندگی و عبدانیت راه دادند و او سعادتمند گشت
فقال : انا لک فارسا خیر منی لک راجلا و الی النزول یوول آخر امری
برترین حالت خدمت را برگزید و بر ولیش عرضه داشت ،پس موافقت شد و او نیز تابع گشت بر همان حالت
ثم قال : فاذا کنت اول من خرج علیک فاذن لی ان اکون اول قتیل بین یدیک لعلی اکون ممن یصافح جدک محمد غدا فی القیامه...
توبه را به نازخریدن و عزت بخشی عرضه می دارد و خواهان دل گیری است ،راه پذیرش توبه را چنین بدانیم
توبه فی قلبنا
توبه الی الله
توبه الی الناس در مقام عرضه
و نتایج توبه را به مثال در اوردنش زیبنده است چنان که حر خواستار مصافحه با جد حسین بن علی علیهماالسلام شد
فاذن له ،فجعل یقاتل احسن قتال حتی قتل جماعه من شجعان و ابطال ثم....
پس شربتی شیرین نوشید اول مره از بخشندگی مولایش که بنده شد و حر
و سپس ز شرب شربتی ناب بنام شهادت مسرور گشت برای همیشه
حر ادب نمود فقط و بسژ
......
* لهوف، ص 160 ،چاپ نسیم حیات
.....
من نیز دوست می دارم توبه کار شوم ،اما ادب را چه؟